خاطرات و دلنوشته ها
سلام عزیز مامان...
الهی قربون لگد زدنت بشم که اینقدر بهم آرامش میده... الان شما دقیقا 21 هفته و یک روزته...دو روز پیش من و بابایی رفتیم سونو سه بعدی که به اصرار من دکتر اصنافی تو دفترچه ام نوشت(دکتر نظرش این بود که نیازی به انجام سونو نیست و تو سالمی اما من اصرار کردم که میخوام فیلم تو رو داشته باشم تا بعدا خودت ببینی) ... وای نمیدونی چه حسی داشتم گل من... همه حواسم و همه عشقم تو بودی... از خانم دکتر خواستم باباتو صدا کنه تا بیاد صدای قلبتو بشنوه... چقدر از این صدا لذت بردیم...
کوچولوی من! وقتی شنیدم پسری همه وجودمون پر شد از احساس مسئولیت و ساختن آینده تو...
اما وقتی این نگرانیمو به بابات گفتم اون گفت که به من بسپار ... منم مثل همیشه به تدبیرش اعتماد کردم......
خدایا ازت ممنونم و تو را شکر میکنیم که بچمون سالمه... خدایا ما اونو برای تو تربیت میکنیم تو هم اونو زیر پر و بال خودت بگیر و مراقبش باش.... پسرم باید یکی از افراد شاخص بشه... افتخار همه بشه... با رفتار خوبش به بقیه درس بده....
خدایا این محبت و از ما دریغ نکن...* آمین یا رب العالمین*
Design By : Pars Skin |